فراموشم مکن

                    فراموش کردن تو برایم هرگز میسر نیست
 
ای پرنده مهاجر ، ای پر از شهوت رفتن
فاصله قد یه دنیاست ، بین دنیای تو با من
تو رفیق شاپرکها ، من تو فکر گلمون
تو پی عطر گل سرخ ، من حریص بوی نونم
دنیای تو بینهایت همه جاش مهمونی نور
دنیای من یه کف دست روی سقف سرد یک گور
من دارم تو آدمکها میمیرم ، تو برام از پریها قصه میگی
من توی حیله وحشت میپوسم ، برام از خنده چرا قصه میگی
کوچه پس کوچه خاکی ، در و دیوار شکسته
آدمهای روستایی ، با پاهای پینه بسته
پیش تو یه عکس تازه است واسه آلبوم قدیمی
یا شنیدن یه قصه است از یه عاشق قدیمی
برای من زندگی اینه ، پر وسوسه پر غم
یا مثل نفس کشیدن ، پر لذت دمادم
ای پرنده مهاجر ، ای همه شوق پریدن
خستگی کوله بار ، روی رخوت تن من
مثل یک پلنگ زخمی پر وحشته نگاهم
میمیرم اما هنوزم دنبال یه جون پناهم
نباید مثل یه سایه ، زیر پاها زنده باشیم
مثل چتر خورشید
 
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.