دست های تنها

دست های تنها

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
 

آقا نگاهت جای آهو هاست می دانم
دستان پاکت مثل من تنهاست می دانم

آقا دلت در هیچ ظرفی جا نمی گیرد
جای دل تو وسعت دریاست می دانم

آقا اگر تو بر نمی گردی، دلیل آن
در چشم های پر گناه ماست می دانم

جای سر انگشتان پور نورت، در این ظلمت
مانند رد باد بر شن هاست می دانم

ای کاش برگردی که بعد از این همه دوری
یک باره حس بودنت زیباست می دانم

کی باز می گردی، برایم بودن با تو
زیبا ترین آرامش دنیا ست می دانم

تو باز می گردی. اگر امروز نه ، فردا
از آتشی که در دلم پیداست، می دانم

سالی گذرد بی تو، مرا روز، بیا
جان سوخت، تو ای شعله جان سوز بیا

لبریز شده کاسه صبرم بی تو
ای از همه غایب ای دل افروز بیا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.